عشق!
عشق یک واژه ی زلال است، تو باید باشی
قلب من زیر سوال است، تو باید باشی
فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت
زندگی بی تو محال است، تو باید باشی!
عشق یک واژه ی زلال است، تو باید باشی
قلب من زیر سوال است، تو باید باشی
فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت
زندگی بی تو محال است، تو باید باشی!
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن!
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی...!
می خواهی بمانی،
فکرش رو که می کنی می بینی انگار باید بـــروی!
این بلاتکلیفی خودش کلی جهنـــــــــــــــم است...!
گاهی لحظه های سکوت
پرهیاهو ترین دقایق زندگی هستند
مملو از آنـچه می خواهیم بگوییم؛
ولی نمی توانیم بگوییم!!!
لحظه ها می گذرند و روزها را خاکستر می کنند،
و من در گرد و غبار این ثانیه ها می دوم؛
به دنبال چه نمی دانم!
هراسانم از آن که فصل ها پوست بیندازد
و من هنوز در کالبد خویش بمانم،
شاید خیالی بس بیهوده که رسیده باشم،
به آنچه خواسته ام ، به آنچه که باید می رسیدم،
وبه آنچه که لیاقت رسیدن به آن را داشته ام...،
دروغ است اگر بگویم به جرعه ای بیش نیازمند نیستم،
دریا می خواهم به وسعت آفاق، به وسعت دریا!!!